به گزارش خبررسا، محمدعلی نجفی پس از جلسه تفهیم اتهام که از صبح امروز (چهارشنبه) در دادسرای امور جنایی شعبه دهم بازپرسی برگزاری شد، درباره ارسال برخی اظهاراتش از سوی یک نهاد امنیتی خاص برای میترا استاد گفت: اجازه بدهید این موضوع را خیلی باز نکنم، اما در چند مورد خودم در واتساپ صحبتهایی که برای ایشان فرستاده شده بود را شنیدم.
وی در پاسخ به این سوال که گفته بودید به دلیل اینکه در واتساپ این پیامها ارسال شده بود، نتوانستید پیگیر ماجرا شوید، تصریح کرد: من نخواستم شکایت کنم، اما عملی هم نیست چرا که در واتساپ از طریق شمارهای ارسال میشود که اصلا مشخص نیست چه شمارهای است و نمیتوان پیگیری کرد.
شهردار اسبق تهران در پاسخ به این سوال که به نظر شما اهداف این نهاد از ارسال فایلهای صوتی شما برای همسرتان چه بوده است، گفت: نمیدانم هدف آنها چه بوده است، اما آنچه که من احساس کردم این است که قصد داشتند، رابطه من و این خانم را بیشتر متشنج کنند و من اینطور احساس میکردم. ممکن است این کار از سوی یک نهاد انجام نشده باشد و کار یک شخصی در یک نهاد بوده باشد که با ایشان ارتباط داشته و این اقدام را انجام داده است.
نجفی درباره متن نامهای که روز گذشته برای خانوادهاش ارسال کرده بود، توضیح داد: من خیلی مختصر سابقه آشناییام را با این خانم و مشکلاتی را که در طول یک سال گذشته با هم داشتیم در این نامه برای خانوادهام نوشته بودم که بدانند این حادثه چرا اتفاق افتاده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا به قصد قتل میترا استاد وارد حمام شده بودید یا خیر؟ خاطرنشان کرد: من قصد قتل نداشتم، اما از روز گذشته ما با هم دعوا میکردیم. من شب قبل را در منزل میترا استاد گذرانده بودم.
نجفی در پاسخ به این سوال که مقتول تا ساعت ۴ صبح به برادرش پیغام میداده که با شما درگیر بوده، این مشاجره و درگیری بر سر چه موضوعاتی بوده است، تصریح کرد: من از ساعت ۱۱ شب به اتاقم رفتم تا بخوابم و استراحت کنم، اما ایشان مرتب بالای سر من میآمد و حرفهای ناپسندی به من میزد و به خودم و پدر و مادرم که مرحوم شده بودند، فحش میداد و قصد داشت تا من را عصبانی کرده و درگیری ایجاد کند تا در نهایت این مشاجره به درگیری فیزیکی نیز منجر شود.
وی درباره اسلحه نیز تصریح کرد: اسلحه از سال ۶۰ که وزیر آموزش و پرورش بودم و آن زمان ترورهای خیابانی به شدت انجام میشد از سوی نهادهای رسمی در اختیار من گذاشته شده بود و من از آن موقع به طور مداوم کارت حمل سلاح را تمدید میکردم و فکر میکنم تا سال ۹۴ یا ۹۶ این اتفاق صورت میگرفت، اما از آنجایی که تقریبا ۱۵ سال است که اسلحه را نه به جایی برده بودم و نه حمل کرده بودم، کارت آن را نیز بعد از پایان مدت اعتبار آن تمدید نکرده بودم. دیروز متوجه شدم که زمان اعتبار کارت به پایان رسیده است.
نجفی درباره نحوه آشناییاش با خانم میترا استاد گفت: ایشان در اردیبهشت ۹۶ به دفتر من آمده بودند. البته من در آن زمان هنوز شهردار تهران نشده بودم و خانم استاد قصد داشتند، کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر شوند و تقاضایشان این بود که از آنجایی که دوستانی در اسلامشهر دارم به ایشان معرفی کرده تا به او کمک کنند و از اینجا آشنایی ما با خانم استاد آغاز شد. در همان جلسه قرار بود چند نفر دیگر نیز حضور داشته باشند که خانم استاد اشتباها روی صندلی من نشسته بودند.
نجفی درباره زمان وقوع حادثه گفت: ایشان در ساعت ۹ صبح پسرش را به مدرسه فرستاد و پس از خروج پسرش از منزل مجددا شروع به فحاشی و توهین کرد. در ساعت ۹:۳۰ قصد داشت تا به حمام برود و تلفن همراه من را نیز به حمام برد تا من نتوانم با کسی تماس بگیرم و گفت حمام میکند و پس از آن قصد دارد به خارج از منزل برود. من از ایشان پرسیدم که کجا میخواهی بروی که گفت؛ به خودم مربوط است.
وی ادامه داد: من با توجه به عصبانیتی که از بحثهای روز گذشته با ایشان داشتم به سراغ کمد رفتم و از آنجایی که اسلحه را در جای امنی قرار نداده بودم، سلاح را برداشته و به داخل حمام رفتم، ایشان هنوز وارد وان نشده بود و وقتی من را با اسلحه مشاهد کرد به سوی من آمده و شروع به التماس کرد و دستانش را دور گردن من انداخت. من نیز به قصد ارتکاب قتل وارد حمام نشده بودم و اسلحه را فقط برده بودم برای اینکه ایشان را بترسانم تا به یک راهحل از جمله طلاق راضی شود، چرا که یک سال بود ما با هم کلنجار میرفتیم و ایشان هیچ راهحلی حتی طلاق را نمیپذیرفت و من اسلحه را بردم تا با ترساندن ایشان وی را مجاب کنم تا به یک راهحل برسیم، اما ایشان وقتی اسلحه را دید ترسید و من دیگر نمیدانم چه اتفاقی افتاد و آن حادثه رخ داد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کسی در خصوص قتل همسر شما دخیل بوده است یا خیر، گفت: خیر، در این رابطه هیچکس دخیل نبود.
شهردار اسبق تهران در پاسخ به این سوال که آیا شما طبق گفتههای خانواده همسرتان، ایشان را کتک میزدید؟ گفت: ایشان بیشتر من را کتک میزدند و چند بار با کارد من را مجروح کرده بود و البته دعواهای فیزیکیمان دوطرفه بود.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه پس از ارتکاب به قتل کجا رفتید، گفت: من با اتوبوس به قم رفتم تا هم به زیارت حضرت معصومه (س) و هم بر سر مزار پدر و پدربزرگم بروم و پس از آن با سواری به تهران برگشتم.
در ادامه این جلسه قاضی شهریاری درباره خانواده مقتول گفت: در حال حاضر اظهارات پسر مقتول که در حدود ۱۰ الی ۱۲ سال دارد، ثبت شده و قرار است پدر و مادر مقتول از شهرستان به تهران بیایند و پس از حضور آنها در تهران شکایت از آقای نجفی انجام شود.