تارخ انتشار: سه شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۷
کد خبر : 31676
چاپ خبر
یادداشت روز:

حاکمیت “طالبان” محصول دخالت قدرت های خارجی یا ناکارآمدی جمهوریت در ۲۰ سال اخیر

بسیاری بر این باورند که بی لیاقتی نظام حاکم در افغانستان و فساد سیسماتیک و رانت بازی و قومیت گرایی در بدنه حاکمیت که موجبات نارضایتی و بی تفاوتی مردم نسبت به حفظ نظام حاکم در افغانستان را فراهم کردعمده دلیل نفوذ طالبانیسم در بدنه اجتماعی مردم افغانستان و اقبال مردم به حاکمیت طالبان و پیشروی بدون دردسر و فاتحانه به سمت پایتخت و در دست گرفتن حاکمیت همه ولایات افغانستان شد

حاکمیت “طالبان” محصول دخالت قدرت های خارجی یا ناکارآمدی جمهوریت در ۲۰ سال اخیر

به گزارش خبررسا، پس از گذشت ۲۰ سال از حمله ایالات متحده آمریکا به افغانستان و جنگ با طالبان به بهانه حمله تروریستی به برج های دوقلوی سازمان تجارت جهانی و ره آورد دموکراسی لیبرالی برای جامعه افغانستان، در نهایت پس از زد وخوردهای چندساله نیروهای آمریکایی با طالبانی که همچنان آمریکا را به عنوان یک نیروی اشغال گر به رسمیت نمی شناخت و آمریکا را در چشم ارمغان جنگ و خونریزی اشغال سرزمینی می انگاشت در نهایت با توافقی در مذاکرات چندساله با آمریکا و سایر بازیگران بین المللی و منطقه ای حاصل شد منجر به خروج نیروهای آمریکایی از این کشور و سپردن قدرت بلامنازع به این گروه جهادی مسلح مبارز اشغالگر شد.

هر چند که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی، بین المللی و منطقه ای همچنان در شوک بهت آور خروج سریع آمریکا و پبش روی بدون مانع طالبان در ولایات مختلف افغانستان و تصاحب پایتخت بدست این نیروها هستند دخالت و توافق قدرت های منطقه ای را بر سر به قدرت رسیدن طالبان در منطقه استراتژیک افغانستان دخیل و بی تاثیر نمی دانند.

بسیاری دیگر هم بر این باورند که بی لیاقتی نظام حاکم در افغانستان و فساد سیسماتیک و رانت بازی و قومیت گرایی در بدنه حاکمیت که موجبات نارضایتی و بی تفاوتی مردم نسبت به حفظ نظام حاکم در افغانستان را فراهم کردعمده دلیل نفوذ طالبانیسم در بدنه اجتماعی مردم افغانستان و اقبال مردم به حاکمیت طالبان و پیشروی بدون دردسر و فاتحانه به سمت پایتخت و در دست گرفتن حاکمیت همه ولایات افغانستان شد.

البته این نکته بسیار حائز اهمیت است که اگر توسعه سیاسی برپایی جمهوریت لیبرالیستی در افغانستان که آمریکا در طول ۲۰ سال اشغال خود بواسطه حاکمیت دست نشانده تبلیغ و اجرا می کرد با توجه به ساختار خاص نظام قومیتی و ایدئولوژیکی اجتماعی افغانستان پایه ریزی و برنامه ریزی پلکانی و گام به گام می شد و نظام جمهوری لیبرالی حاکم بر افغانستان در این سالها توسعه فعالیت های علمی، آموزشی و فرهنگی آگاهانه خود را از محدوده و حوزه پایتخت بسمت سایر ولایات افغانستان با یک شیب ملایم اجرا میکرد و بجای قدرت طلبی ، منفعت طلبی و قومیت گرایی انحصاری صرف در بدنه حاکمیت که موجبات فساد سیاسی و اقتصادی را در افغانستان رقم زد با تشکیل نظام های هدفمند در راستای جامعه سازی پاکدستانه که نکته مغفول اکثر جوامع خاورمیانه و پاشنه آشیل اکثر تغییرات آنی و انقلابات و دگرگونی ها در این کشورهاست، پس از گذشت ۲۰ سال از تمرین دموکراسی اکنون گرفتار خلافت ایددئولوگ طالبان نمی شد.

در آخر این نکته به عنوان ما حصل یادداشت قابل ذکر است که موضوع و سرنوشت اکنون افغانستان می تواند به عنوان یک مشت از خروار روند غلط توسعه سیاسی فاقد نظام محزب سیسماتیک پاسخگو محور کارآمد در خاورمیانه خاصه کشورهای غرب آسیا مورد مطالعه و بررسی بیشتر کارشناسان و سیاست مداران و جامعه شناسان به عنوان الگو و چراغ راه پیش روی در راستای پاسخ به چالش های مدیرت جوامع در حال توسعه در قرن کنونی قرار گیرد.

یادداشت مدیرمسئول: شهاب الدین خاکدامن

اخبار مرتبط


پاسخی بگذارید