تارخ انتشار: دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۷
کد خبر : 28996
چاپ خبر
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس:

مجلس دهم هرگز در رأس امور نبود/ همکاری دولت و مجلس نباید موجب ندادیده گرفتن ضعف های مدیریتی کشور شود/ شرایط جامعه تعیین می‌کند که لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند یا خیر

رئیس مجلس و رئیس دولت با هم ارتباط تنگاتنگی داشتند که البته برخی افراد در توجیه این مسئله می‌گویند که کشور در تحریم است و باید با دولت همراهی کامل شود که ما هم این مسئله را قبول داریم اما نباید این همراهی به گونه‌ای باشد که دولت پاسخگوی ضعف‌هایش در امور اجرایی نباشد چرا که چنین دیدگاهی جایگاه مجلس را تضعیف و مجلس را از خاصیت انداخته است

مجلس دهم هرگز در رأس امور نبود/ همکاری دولت و مجلس نباید موجب ندادیده گرفتن ضعف های مدیریتی کشور شود/ شرایط جامعه تعیین می‌کند که لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند یا خیر

به گزارش خبررسا، رفاقت لاریجانی و روحانی کار دستمان داده و مجلس را از خاصیت انداخته. رئیس‌جمهور توجهی به شرایط خاص کشور ندارد و به جای آنکه کلید حل مشکلات را پیدا کند، پروژه دوقطبی‌سازی جامعه را کلید زده است. طیف لاریجانی همه کاره مجلس هستند و حتی برخی از نمایندگان به ظاهر ولایی هم در تیم رئیس مجلس بازی می‌کنند. مجلس یازدهم پنج یا شش قطبی می‌شود و عمده نمایندگان از طیف اصولگرایان خواهند بود. در عالم سیاست منطقی نیست که حرف از عدم ائتلاف با هم حزبی‌های خود بزنیم و قطعاً اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در انتخابات با هم ائتلاف می‌کنند. عارف و لاریجانی امیدی به ریاست مجلس نداشتند و برای انتخابات ریاست جمهوری خیز برداشته‌اند.»

بخش‌هایی از صحبت‌های «حمیدرضا حاجی‌بابایی» نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی را از نظر گذراندیم. وی در دوره‌های پنجم، ششم، هفتم، هشتم و دهم در مجلس حضور داشته و از دوره هفتم تا نیمه دوره هشتم عضو هیئت رئیسه خانه ملت بوده و در حال حاضر هم رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس است.

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

با توجه به اینکه شما پنج دوره نماینده مجلس بوده‌اید، ارزیابی‌تان از عملکرد مجلس دهم چیست؟

مجلس دهم بسیار ضعیف بود و نتوانست رضایت عمومی را جلب کرده و تأثیرگذار باشد.

به چه دلیل؟

دلایل عمده‌ای دارد که یکی از دلایلش آن است که پیمان نانوشته‌ای بین دولت و مجلس در این دوره نوشته شده بود به گونه‌ای که گویا مجلس و دولت تعریف مشترکی داشتند.

ارتباط بسیار نزدیک لاریجانی و روحانی باعث شد که مجلس از خاصیت بیفتد و دولتمردان پاسخگوی عملکردشان نباشند

پس به اعتقاد شما همیاری لاریجانی و روحانی باعث ضعف مجلس دهم شد؟

رئیس مجلس و رئیس دولت با هم ارتباط تنگاتنگی داشتند که البته برخی افراد در توجیه این مسئله می‌گویند که کشور در تحریم است و باید با دولت همراهی کامل شود که ما هم این مسئله را قبول داریم اما نباید این همراهی به گونه‌ای باشد که دولت پاسخگوی ضعف‌هایش در امور اجرایی نباشد چرا که چنین دیدگاهی جایگاه مجلس را تضعیف و مجلس را از خاصیت انداخته است.

پس به اعتقاد شما مجلس شورای اسلامی در دوره دهم از خاصیت افتاد؟

بله همین طور است و کاملاً مشهود است که این مجلس از پسِ دولت برنمی‌آید چرا که دولت بسیاری از قوانین مصوب را علناً اجرا نمی‌کند و رئیس مجلس هم کوچک‌ترین کمکی به ما برای پیگیری اجرای قوانین نمی‌کند.

اعضای کدام فراکسیون مجلس تعامل بیشتری با دولت داشتند؟

قطعاً فراکسیون نمایندگان ولایی به دنبال تعامل صددرصدی با دولتمردان نبودند اما رابطه بسیار نزدیکی بین رئیس مجلس شورای اسلامی و نمایندگان نزدیک به وی با دولت وجود داشت به گونه‌ای که حتی پیگیری نمی‌کردند که چرا دولت مصوبات مجلس را اجرا نمی‌کند.

نقش فراکسیون مستقلین، بی نقش کردن فراکسیون‌های دیگر مجلس بود

عدم وجود فراکسیون اکثریت تا چه حد در ناکارآمدی مجلس دهم تأثیر گذاشت؟

لاریجانی در این دوره فراکسیون مستقلین را راه انداخت که نقش این فراکسیون، بی نقش کردن فراکسیون‌های دیگر مجلس بود. برای مثال اگر بحث FATF در مجلس مطرح بود، اعضای فراکسیون مستقلین به فراکسیون امید ملحق می‌شدند و عملاً ما ولایی‌ها به راحتی نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم و یا آنکه زمانی که بحث انتخاب رئیس مجلس مطرح بود، اعضای فراکسیون مستقلین به فراکسیون ما ملحق می‌شدند.

مسئله حائز اهمیت دیگر آن است که درون فراکسیون نمایندگان ولایی هم افرادی با افکار بسیار متفاوت وجود داشتند به گونه‌ای که به جرأت می‌توان گفت که از ۱۲۰ نفر از اعضای فراکسیون ما، ۶۰ نفر با لاریجانی بودند و زمانی که بنده کاندیدای ریاست مجلس شورای اسلامی شدم، این مسئله به خوبی خودش را نشان داد. اگر اسم برخی از این افراد را برایتان بگویم، باور نمی‌کنید اما در این حد بدانید که آنان فقط به دلیل شرایط بیرونی و اقتضائاتی که وجود داشت، عضو فراکسیون نمایندگان ولایی شده بودند اما در عمل هم نظر با لاریجانی بودند.

کدام فراکسیون اکثریت غالب مجلس را در اختیار داشت؟

نمایندگان نزدیک به لاریجانی اکثریت غالب را در مجلس تشکیل می‌دادند که بخش قابل توجهی از آنان، اعضای فراکسیون مستقلین بودند و از دیگر فراکسیون‌ها هم برخی از نمایندگان به رئیس مجلس نزدیک بودند.

توقع مردم از مجلس آینده این است که در رأس امور باشد و دولت را وادار به اجرای قوانین کند

به نظر شما مجلس دهم در رأس امور بود؟

خیر. این مجلس به هیچ وجه در رأس امور نبود چرا که بسیاری از نمایندگان اعتقاد داشتند که باید به دولت کمک صددرصدی شود اما بنده معتقدم که باید حمایت و هدایت دولت برای اجرای امور کشور و قوانین توأمان باشد و حمایت صرف از دولت باعث تضعیف جایگاه مجلس شده است. مردم از مجلس آینده توقع دارند که در رأس امور باشد و اگر به این جمع‌بندی برسند که کاندیداهای انتخابات هم چنین هدفی را دنبال می‌کنند، هم حضورشان در انتخابات گسترده‌تر می‌شود و هم معنای انتخابات در بین مردم عمیق‌تر خواهد شد.

لاریجانی چقدر در ضعف مجلس دهم تأثیرگذار بود؟

نقش رئیس مجلس در این دوره تمام و کمال و به عبارت بهتر وی تام‌الاختیار مجلس بود. در واقع لاریجانی و فراکسیون مستقلین ابزار کار را در این دوره در دست داشتند به گونه‌ای که فراکسیون نمایندگان ولایی در برخی از موضوعات طرح‌هایی را ارائه می‌داد اما به تنهایی نمی‌توانست راه به جایی ببرد چرا که نه لاریجانی و نه نمایندگان همسو با وی، ما را همراهی نمی‌کردند. البته لاریجانی درباره طرح‌ها، لوایح و مسائل مهم مجلس چون استیضاح وزرا، تقسیم کار می‌کرد و گاهی هم تکمیل‌کننده پازل بود؛ به این معنا که جاهایی که لازم بود اعضای فراکسیون مستقلین با اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی همراهی می‌کردند و در برخی مسائل این نمایندگان با اعضای فراکسیون امید همراه می‌شدند.

لاریجانی حرف اول و آخر را در مجلس می‌زند و حتی نواب رئیس مجلس هم کاره‌ای نیستند

پس لاریجانی تأثیر زیادی در تصمیمات مهم مجلس داشت؟

بله همین طور است که یکی از دلایل این مسئله آن است که آئین‌نامه داخلی مجلس به گونه‌ای است که حرف اول و آخر را رئیس مجلس می‌زند و حتی نواب رئیس مجلس هم کاره‌ای نیستند و ما هر چه قدر خواستیم در این دوره آئین‌نامه داخلی را اصلاح کنیم، اراده‌ای جدی برای این کار وجود نداشت. در واقع آئین‌نامه داخلی به گونه‌ای است که جایگاه دیگر اعضای هیئت رئیسه ضعیف دیده شده است.

در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی هستیم. ارزیابی شما از فضای سیاسی کشور چیست؟

یکی از مسائلی که در این روزها بسیار پررنگ است و باید از آن اجتناب کرد، این است که برخی افراد به دنبال دو قطبی کردن جامعه هستند.

چه کسانی؟

رئیس‌جمهور به نوعی بحث دو قطبی‌سازی را کلید زده است و نباید اجازه داد کشور در این موقعیت، دو قطبی شود. در حقیقت از زمان شهادت سردار سلیمانی، رئیس‌جمهور موضع‌گیری‌هایی داشته است که شائبه تلاش وی برای دو قطبی کردن جامعه را تقویت کرده است.

رئیس‌جمهور اخیراً بحث دو قطبی‌سازی را کلید زده است که نباید اجازه داد کشور در این موقعیت دو قطبی شود

جریان انقلابی چگونه باید با سناریوی دو قطبی‌سازی جامعه مقابله کنند؟

اگر بخواهیم در ایام انتخابات حرف اصولگرایی و اصلاح‌طلبی بزنیم، امکان دو قطبی شدن وجود دارد. پس باید ضوابط و شرایطی چون کارآمدی، ملاک ورود افراد به انتخابات باشد نه اینکه هر کسی که پشتوانه قوی‌تری دارد، وارد این عرصه شود و دیگران را از گود خارج کند. علت آنکه اصولگرایان در برخی جاها شکست می‌خورند، این است که از همه ظرفیت‌های اصولگرایی استفاده نمی‌کنند که باید در این انتخابات از این ظرفیت به خوبی استفاده شود و افرادی که شرایط و ضوابط بهتری دارند، جلو بیایند. از سوی دیگر ما نباید جلوتر از مردم قدم برداریم و از الان تعیین کنیم که چه کسانی نماینده شوند و چه کسانی نماینده نشوند و باید بگذاریم مردم نمایندگان‌شان را انتخاب کنند.

مجلس آینده پنج یا شش قطبی می‌شود و به احتمال زیاد ۲۰۰ نفر از نمایندگان اصولگرا خواهند بود

پیش‌بینی شما از ترکیب احتمالی مجلس آینده چیست؟

معتقدم مجلس آینده پنج یا شش قطبی می‌شود و بیشتر نمایندگان هم از نیروهای انقلابی یا همان اصولگرایان خواهند بود. البته این افراد ممکن است در مجلس دسته‌بندی‌هایی بین خودشان داشته باشند و قطب‌بندی کنند، اما در موضوعات کلان با هم یکی خواهند بود. به تعبیر بهتر، اگر الان فراکسیون نمایندگان ولایی دو قطب دارد، در مجلس بعدی فراکسیون اصولگرایان پنج یا شش قطبی و بسیار قوی می‌شود و به احتمال زیاد به جای ۱۲۰ نفر اصولگرا، اعضای این فراکسیون ۲۰۰ نفر می‌شود.

اصلاح‌طلبان ادعا می‌کنند که دیگر نمی‌خواهند با اعتدالیون ائتلاف کنند این ادعا چقدر با واقعیت منطبق است؟

مطرح کردن چنین حرف‌هایی از سوی یک حزب سیاسی منطقی نیست چرا که بین اصلاح‌طلبان و اعتدالیون وجه مشترک زیادی وجود دارد و هر گاه نیاز باشد با یکدیگر ائتلاف می‌کنند. بر این اساس، این ادعا در عالم سیاست و حزب‌داری منطقی نیست چرا که هیچ حزبی نمی‌تواند به راحتی حزب غالب باشد و ائتلاف یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر بین احزابی است که به هم نزدیک هستند. از سوی دیگر همواره در انتخابات، کاندیداهای سفید بسیار زیادی وجود دارد که پس از انتخابات و در صورت انتخاب شدن، مشخص می‌شود که به کدام جریان سیاسی گرایش دارند.

تحلیل شما از علت انصراف لاریجانی از حضور در انتخابات مجلس یازدهم چیست؟

لاریجانی سه دوره رئیس مجلس بوده است و ممکن است پس از سه دوره ریاست مجلس، به این نتیجه رسیده باشد که دوازده سال ریاست مجلس برایش کافی است. از سوی دیگر اگر لاریجانی کاندیدای انتخابات مجلس می‌شد و رأی می‌آورد، ممکن بود که دیگر رئیس مجلس نشود و بر این اساس شاید برایش خوشایند نبوده که به عنوان یک نماینده عادی در مجلس فعالیت کند.

به نظر شما آیا علی لاریجانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ می‌شود؟

باید به این مسئله توجه کرد که قطعاً هر شخص سیاسی برای خودش آینده‌ای در نظر دارد و لاریجانی هم از این قاعده مستثنی نیست اما شرایط جامعه تعیین می‌کند که لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند یا خیر.

اگر لاریجانی کاندیدای انتخابات مجلس می‌شد و رأی می‌آورد، ممکن بود که دیگر رئیس مجلس نشودبه نظر شما در صورت حضور لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰، وی از سوی چه جریان‌هایی مورد حمایت قرار خواهد گرفت؟

از الان قابل پیش‌بینی نیست چرا که ممکن است لاریجانیِ سال ۱۴۰۰، لاریجانی فعلی نباشد و از سوی دیگر، ممکن است گروه‌های سیاسی هم تغییر کنند. در واقع تجربه نشان داده است که گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی در کشور ما ثابت نبوده و شناورند و از طرف دیگر، هارمونی احزاب هم از قبل تعریف نشده است. بر این اساس نمی‌توان از الان پیش‌بینی کرد که در سال ۱۴۰۰ کدام احزاب سیاسی در کنار هم و کدام یک در مقابل هم قرار می‌گیرند.

تحلیل شما از علت انصراف عارف از حضور در انتخابات مجلس یازدهم چیست؟

عارف، اولین بار بود که در مجلس حضور پیدا می‌کرد و از آنجایی که تصورش از مجلس با واقعیت خیلی همخوانی نداشت، نتوانست در مجلس اهدافش را دنبال کند. در واقع نماینده بودن با وزیر بودن، خیلی متفاوت است چرا که همه نمایندگان به نوعی در مجلس حرفی برای گفتن دارند و معلوم نیست که تعامل با آنان در مجلس به کجا ختم شود و آیا ما می‌توانیم به اهدافمان برسیم یا خیر.

ترس از شکست در انتخابات و همچنین رئیس مجلس نشدن، تا چه حد در این تصمیم عارف تأثیر داشت؟

عارف می‌داند که در دورِ آینده با چنین شرایطی حتماً نمی‌تواند رئیس مجلس باشد و به اعتقاد بنده کار خوبی کرد که در انتخابات شرکت نکرد. یک احتمال دیگر درباره عارف این است که او برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برنامه دارد و یکی از گزینه‌های اصلی اصلاح‌طلبان است.

عارف برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برنامه دارد و یکی از گزینه‌های اصلی اصلاح‌طلبان است

بر چه اساسی این موضوع را مطرح می‌کنید؟

عارف در انتخابات سال ۹۲ ریاست جمهوری به نفع روحانی کنار رفت و به نوعی خودش را مُحق می‌داند که به انتخابات ورود کند. بنابراین او یکی از مدعیان رئیس‌جمهور شدن در سال ۱۴۰۰ است و می‌خواهد در این مدت خودش را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آماده کند.

در پایان مقداری هم به مشارکت در انتخابات بپردازیم. این روزها دشمنان ما تلاش می‌کنند که ضمن کمرنگ نشان دادن یوم‌الله‌های جمهوری اسلامی، از خلق حماسه و یوم‌الله جدید در دوم اسفند جلوگیری کنند. برای مقابله با حربه آنان چه باید کرد؟

از آنجایی که مقام معظم رهبری همواره تأکید کرده‌اند که ما باید دستاوردهای خود را حفظ کنیم و اجازه ندهیم که دشمنان سرمایه‌های نظام را کمرنگ نشان دهند، ما باید برنامه‌های متعددی داشته باشیم که این دستاوردها مدام در جامعه تبیین و تکرار شود. از سوی دیگر فارغ از اینکه چه کسانی در انتخابات رأی می‌آورند، حضور گسترده و معنادار مردم در انتخابات بسیار اهمیت دارد چرا که باعث افزایش اقتدار و امنیت ملی و متعاقب آن رشد اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور می‌شود. قطعاً دشمنان نظام جمهوری اسلامی هیچ تأثیری در میزان مشارکت مردم ما در انتخابات نخواهند داشت و مردم ما به خوبی می‌دانند که هر چقدر مشارکتشان در عرصه‌هایی چون انتخابات بیشتر شود، دشمنان نظام جمهوری اسلامی ضعیف‌تر و چاقوی آنان کُندتر می‌شود و بنابراین در دوم اسفند، یوم‌الله دیگری را رقم خواهند زد.

برچسب ها:
اخبار مرتبط


پاسخی بگذارید