به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبررسا، با یحی آل اسحاق در خصوص مسائل و چالش های اخیر اقتصادی کشور گفتگویی صورت پذیرفت که متن این مصاحبه را در ذیل می خوانید:
در حال حاضر به نظر میرسد وضعیت اقتصادی کشور نیازمند اقدامات و برنامهریزی اساسی است در این راستا به نظر شما چه فرصتها و چالشهایی وجود دارد که باید برای بهبود وضع اقتصادی در نظر گرفته شود؟
در شرایط اقتصادی کشور چه در حوزه مسائل بینالمللی و چه در حوزه مسائل داخلی به طور کلی در فضای اقتصادی با یک چالشهایی روبرو هستیم اما در عین حال از فرصتهایی نیز برخورداریم؛ یعنی فقط چالش نیست و اتفاقاً یکسری فرصتهای جدی نیز برای ما مطرح است.
مهم این است تشخیص فضای امروز جمهوری اسلامی ایران چه در حوزه داخل و چه حوزه خارج، اگر با شناخت صحیح همراه باشد، سیاستها، خط مشیها، و فرآیندها و مدیریتها را میتوانیم بر اساس آن تنظیم کنیم. مهمترین مساله شناخت فضای حاکم بر جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصاد داخل و خارج است.
قطعا این فضایی که امروز داریم فضایی نیست که سال قبل داشتهایم چه در زمینه داخل و چه خارج؛ برای همه دستاندرکاران هم مشخص است؛ این حرف را اگر قبول داریم پس مجموعه سیاستها، فرآیندها و مدیریتها باید متناسب این شرایط جدید باشد.
برای شناخت این فضا به مؤلفههای موثر آن اشاره میکنم و بعد چارچوبی از فضا را به دست میآوریم که براساس آن میتوان پیشنهاد کرد. در حوزه خارجی بعد از چالشها، بحثهای چند ساله و تجربه کردن راهکارهای مختلف به این نتیجه رسیدیم که ما با یک مخالفی روبرو هستیم که رسماً اعلام میکند براندازی در جمهوری اسلامی ایران جزو اهدافشان است و اهداف کوتاه مدتشان هم این است که تمام فضای اقتصادی کشور ایران را تنگ کنند که از داخل قدرت رشد و توسعه نداشته باشد و صراحتاً این را اعلام کرده و با بیانهای مختلف میگوید و سعی دارد اجماعی در سطح جهانی برای این هدف خود پیاده کند.
از این رو بسیار مشخص است، الان کسی نمیتواند این حرف را انکار کند و یا در آن تردید داشته باشد؛ ما مخالفی داریم که میخواهد اوضاع اقتصادی را چنان برای ما تنگ کند که همه چیز بر ما غیرممکن در رشد و توسعه اقتصادی باشد، این موضوع بیان شده و در این راستا هزینه کرده و طراحی میکند؛ یک اتاق فکری را درست کرده که در حقیقت یک اتاق جنگی با حدود ۷۰۰ نفر کارشناس آنجا گذاشته که طراحی میکنند و به عنوان چریکهای کت شلواری مطرح میشوند یعنی جنگندههایی که در قالب نرمافزاری و به صورت شسته و رفته در حوزه اقتصادی با ما طراحی، نظارت و پیگیری میکنند و تمام این مقدماتی را که طی کرده سعیاش این است هدفش را به نتیجه برساند.
وضع ما نسبت به پارسال در رابطه با مسائل خارجی بدتر شده و بهتر نشده است و محدودیتهای ما بیشتر شدهاند، امیدهایی که داشتیم که ممکن است برخی از مذاکرات خوب بوده باشد اما الان برای همه دستاندرکاران یعنی برای رئیسجمهور، کابینه، مجلس،دولت و کسانی که مختصر تحلیلی داشتند مسجل شده که طرف مقابل قصد برخورد با ما را دارند و حداکثر تلاششان را میکنند.
اما در حوزه داخل ابتدا نکات منفی را مطرح میکنم و سپس برخی فرصتها و نکات مثبت را اشاره میکنم؛ در حوزه داخل از نظر مسائل اقتصادی با یکسری چالشهای معین روبرو هستیم مثل مسأله بیکاری، نظام بانکی، وضعیت تولید، مشکلات فضای کسب و کار، کسری بودجه، حاشیهنشینان، محیط زیست، فساد و مهمتر و بهروزتر تلاطم در حوزه ارز و حجم نقدینگی.
این نکته مهم است که الان مخالف ما با همه دنیا درافتاده است؛ یعنی زمانی توان این را داشت که دنیا را علیه ما منسجم کرد اما یک وقت با همه دنیا در افتاده است؛ برعکس ما الان یکسری امکانات داریم که در این فضای شکنندهای که در دنیا ایجاد شده شاید ما بتوانیم از این فرصتها استفاده کنیم و اگر درست تدبیر کنیم همه کسانی که او میخواست علیه ما بسیج کند نقطه مقابل خودش خواهد شد و علیه او منسجم شویم.
تحلیل تاریخی نیز نشان میدهد هر وقت بحرانها به حداکثر میرسد همان جا زمینه حل مسائل به وجود میآید به شرط اینکه تدابیر درست داشته باشیم؛ اصلاحاتی که در هر کشور ایجاد شده، بعد از اینکه به عمق فشار و نارسایی خورده است با یک تدبیر بوده است؛ الان به جایی رسیده که ما باید راه جدیدی را برای حل مشکلات پیدا کنیم و این راه جدید ممکن است فرصت بزرگی را در همین شرایط جهانی برای ما ایجاد کند.
ما از نظر شرایط اقتصادی آوردههای اقتصادیمان مشخص است، از نظر ذخایر نفت و گاز وضعیتمان خوب است، از نظر نیروی انسانی شرایط خوبی داریم، از نظر ذخیرههای ارزی حدود بالای ۱۱۰-۱۲۰ میلیارد دلار پول داریم که میتوانیم استفاده کنیم. امکان استفاده از کالا و شرایطمان به گونهای است که آوردههایی را بخواهیم داشته باشیم داریم، اما از آن نمیتوانیم استفاده کنیم. نظام تدبیرمان را اگر در حوزه خارجی متناسب با واقعیتها کنیم این تهدیدها اتفاقا ممکن است به فرصتها تبدیل شود.
در حوزه داخلی چه اقدامات و برنامهریزیهایی باید صورت گیرد؟
در حوزه داخلی درباره همین فشارها و حتی همین تلاطمات ارزی باید گفت در وضعیت نرخ ارزمان یک حبابی به دلایل مختلف ایجاد شده بود که الان ترکیده است. حالا تنظیم بعد از ترکیدن این حباب که به تعادل جدیدی در حوزه ارزی برسیم احتیاج به تدبیر دارد.
اینکه صحبت میشد آب پشت سد بزرگ شده یعنی فاصله نرخ ارز با تورممان با نرخهای تورم جهانی صحبت این بود که دستوری آن را نگه داشتیم و بعد فنر پرید و الان آزاد شده است؛ ما اگر بتوانیم تبعات این شرایط جدید را تنظیم کنیم شاید خود این یک فرصت جدید باشد برای به تعادل رسیدن و اداره اقتصاد و حل و فصل مسائل اقتصادی و عوامل اقتصادی در شرایط نرمال نه آنرمال.
منتها اولین اثرش این است که مقداری سطح عمومی قیمتها بالا میآید یعنی فرض کنید در سطح A اقتصادمان را در تعادل داشتیم الان میشود A بعلاوه یک عدد؛ اگر بتوانیم شرایط تعادلیمان را در این شرایط حفظ کنیم فرصتی است که توانستیم این فشار را تحمل کنیم اگر چه این فشار هنوز آثارش به ویژه در برخی از حوزهها مثل مصرف کنندهها یا تولیدکنندههای متوسط به پایین وجود دارد.
یکسری نقاط مثبت الان در داخل کشور وجود دارد. اولین مورد این است که نوعی از انسجام به وجود میآید و همه این را صحبت میکنند که ما اگر بخواهیم با مشکلات خارجی مقابله کنیم اولین نیاز این است که یک انسجام داخلی در کشور ایجاد شود و وحدتی بین دولت و مجلس، قوه قضاییه، مردم با مسئولان و یک عزم ملی در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی به تدریج فضایش ایجاد میشود که این یک سرمایه بزرگ برای مردم ما به شمار میرود.
در راستای بهبود اوضاع فعلی چه راهکارهایی وجود دارد؟
دو نکته ضرورت اصلی و محوری هر پیشنهادی است؛ اولین محور این است که اعتمادی که به هر نحوی مردم نسبت به گردانندگان در حوزه اقتصاد داشتند کمی کمرنگ شده و یا بیاعتمادی ایجاد شده اگر انسجام میخواهیم باید آن اعتماد را برگردانیم یعنی عوامل بیاعتمادی را که مردم نسبت به گردانندگان بخش اقتصاد دارند باید جبران کنیم، راهکارها نیز معلوم و مشخص است.
نکته دوم مساله روحیه است، روحیه خود مسئولان و روحیهای که در جامعه وجود دارد. بیش از ۵۰ درصد موفقیت بستگی به این روحیه دارد؛ روحیه امیدوار باشد یا مأیوس، واداده یا با نشاط و انگیزه، اگر روحیه مسئولانمان روحیه امیدوار و بانشاط و عزم و همت باشد یک جور آثار دارد، روحیه مردم با نشاط همراه غیرت و همت باشد یک جور آثار دارد.
ما این دو مقوله یعنی یک روحیه مسئولان و مردم و روحیه بیاعتمادی مردم به گردانندگان بخش اقتصادی، برنامهریزی درستی داشته باشیم چراکه دشمن هم از این کار میخواهد استفاده کند. بجای اینکه بگوید جنگ نظامی که قطعا نخواهد شد از جنگ روانی و جنگ بیاعتمادی و روحیهها را شکستن حرف میزند و این دو موضوع محوری هستند.
اولویتهای اقتصادی کشور که دولت باید به آنها توجه داشته باشد، کدامند؟
در رابطه با اولویتهایی که الان مشکلات کشور دارد از همه این چالشها که گفتیم دو چالش اولویتدار است، اول معیشت مردم به ویژه طبقات متوسط به پایین و دیگری وضعیت نظام بانکی است.
اگر مسئولان در دوره جدید با این اولویت وارد صحنه شده و مدیریت کنند یعنی اول برای معیشت مردم راهکار پیدا کنند، تغییر نرخ ارز روی همه نیازهای مردم یعنی از مجموعه مواد غذایی، پوشاک، کالای اساسی و خدمات همه یک پله بالا میآید و این یک پله که بالا آمده درآمدها که به آن نسبت بالا نرفته است از این رو یک چالش ایجاد خواهد کرد اگر دولت این را جزو اولویت خود قرار دهد، معیشت مردم، تأمین نیاز کالایی مردم و خدمات مردم را اولویت بگذارد و حداقل گرانی و تورم باشد این یک راهکار است.
نکته مهم دیگر نظام بانکی است. چون کشور ما عمدتاً بانکمحور است نظام بانکی با یکسری چالشهای جدی و اساسی روبرو است که نمونههای آن نقدینگی،تلاطم بانکی، بدهیهای بانکی، سودهای موهومی است که نظام بانکی دارد و منجمد شدن بخشی از داراییهای بانکی است؛ الان بانکهای کشور در حقیقت با ۲۵ درصد از داراییهاییشان انجام وظیفه میکنند و ۷۵ درصد داراییهایشان یا موهومی است یا منجمد شده است.
تغییر تیم اقتصادی دولت را در این راستا تا چه اندازه مهم میدانید؟
مسائل بانکی و معیشتی مردم را اولویت بدانیم و برای این کار هم آن کابینه اقتصادی باید تغییر وضع دهد چون فضای گذشته عوض شده و فضای جدید سیاستهای جدید و مجریان جدید میخواهد که کاربلد این فضای جدید باشند و متخصص این فضای جدید باشند و تجربههای این فضای جدید را داشته باشند؛ از این رو حتما باید کابینه اقتصادی تغییر وضع دهد.
حالا شروع کردهاند، بانک مرکزی که یک رکن بود عوض شده و برخی از وزرا نیز باید عوض شوند و خوب است که خودشان هم پیشقدم شوند. ما در حال رفتن به سمت شمال بودهایم اما الان باید به سمت جنوب برویم. یک راه بلد جنوب لازم است، برای جنوب وسیلهای که در راه جنوب که سنگلاخ است ماشین دنده اتوماتیک نمیتواند آنجا برود کسی میخواهد که چاله و چولهها را بتواند برود و راننده جیپ میخواهد حتما باید مدیریتها عضو شود و هرچه سریعتر هم صورت گیرد.
این چند کار یعنی برای معیشت مردم برنامهریزی جدی و عملیاتی شود که به مردم در این شرایط جدید فشار بیشتری را متحمل نشوند، نظام بانکی را باید ساماندهی جدید کرد، بیاعتمادی را باید برداشت و روحیه را بالا برد.
اگر این مسائل را به هم وصل کنیم امکان موفقیت هست چون نیاز به انسجام در داخل هست و همه دست به دست هم میدهند که آن را ایجاد کنند و اگر ایجاد شود مشکلات قابل حل است.