به گزارش خبررسا، حجت‌الاسلام کاظم صدیقی در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران گفت: توجه به تقوای الهی، التزام به واجبات، پرهیز از محرمات و بودن در محضر خداوند مایه سرافرازی ملت است. یاد خدا منشاء همه خوبی‌هاست و غفلت از خداوند مایه همه بدبختی‌هاست.
وی ادامه داد: انسان باید همواره خود را در محضر خداوند ببیند، سپس باید شکر نعمت‌های الهی را به جا آورد. انسان باید بداند که همه چیز از آن خداست. برای خدا نباید کم بگذاریم. جنگ، فتنه، آشوب و اغتشاش اگر چه ظاهر تلخی دارد، اما کلاس عبرت، هشدار و بیدارباش است. باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. در خطبه سیاسی این هفته چندین پیام تسلیت دارم که باید به آن بپردازم.
وی افزود: اولین تسلیت برای وفات یا شهادت آینه تمام قد صدیقه کبری حضرت فاطمه معصومه (س) است که به تمام مسلمانان در سرتاسر جهان تسلیت می‌گویم. دومین تسلیت به دنبال شهادت مظلومانه سربازان امنیت، جان برکفان برای حفظ آرامش مردم که در خط مقدم برخورد با اشرار و خود فروخته‌ها و فریب خورده‌ها قرار دارند است. به خصوص شهادت زائرین سومین حرم اهل بیت عصمت و طهارت یعنی زائران حرم احمد بن موسی در شیراز است.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: اینکه عده‌ای در جوار حرم شاهچراغ نائل به شهادت شدند، منظره‌ای بود که تداعی‌گر ظلم شمر و حرمله و حرامیانی بود که نه دین و عقل و وجدان و عاطفه دارند و نه زن و کودک سرشان می‌شود. این حرامیان وارد محیط امن شدند و مردمی که دل به خدا داده و برای نماز آمده بودند را به شهادت رساندند.
وی ادامه داد: این مردم چه گناهی داشتند؟ آیا اینها نظامی بودند؟ کجای عالم با کسی جنگی داشتند؟ در نهایت قصاوت و بی رحمی اینها را به گلوله بستند و رحمی به نوزاد شیرخوار و پیرمرد نکردند. این فاجعه‌ای بود که نوعی درندگی را نشان داد. هیچ درنده‌ای اینطور درندگی نمی‌کند. یک حیوان درنده طعمه خود را می‌گیرد و می‌رود و به موجودات دیگر آسیبی نمی‌رساند اما اینها از هر درنده‌ای بدتر بودند و این چنین جنایتی را آفریدند. این مصیبت عظمی را به همه مسلمانان، وجدان‌های پاک و ملت ایران تسلیت می‌گویم.
وی افزود: تسلیت خاص ما برای شهادت طلبه فاضل و متدین و انقلابی، «آرمان» مظلوم است که زیر آن همه ضربات بی‌رحمانه و بدون هیچ جرمی کشته شد و بعد بدن خونین شده‌اش را در خیابان انداختند. آرمان سرباز امام زمان و مبارزه با فساد و دلسوز جامعه خود بوده است. این جوان به چه جرمی کشته است؟ همچنین درگذشت آیت‌الله عباسعلی اختری یکی از علمای صالح دین را که اهل فضل و قلم و فردی انقلابی در سنگر تعلیم و تعلم و قضاوت بود، به خانواده و ارادتمندان او تسلیت می‌گویم.
خطیب نماز جمعه این هفته تهران گفت: امروز ۱۳ آبان، روز مباره با استکبار و روز دانش آموز است. سه حادثه درس‌آموز و عظیم در این روز رقم خورده است که اولاً نشان می‌دهد که قدرت‌های پوشالی فرو می‌ریزند، سرنگون می‌شوند، آدم‌های برفی هستند که آب می‌شوند و قدرت واقعی ندارند. دوماً، حوادث سیزدهم آبان برای جوانان، نوجوانان، دانش‌آموزان و دانشجویان ما عبرت‌آموز است.
وی ادامه داد: اولین حادثه، حادثه کشتار جمعی از دانش‌آموزان ما به دست دژخیمان رژیم سفاک پهلوی با حمایت رژیم مستکبر آمریکا بود. حادثه دوم، تبعید بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، بزرگ مجاهد دوران، بزرگ حکیم و عارف تاریخ، بزرگ انسان خودساخته و تحول‌آفرین، دگرگون کننده تاریخ، احیاگر بشریت، اسلام و تشیع، آیت‌الله العظمی امام خمینی (ره) بود. این تبعید، متعاقب جهاد تبیین حضرت امام در برابر ذلت‌پذیری نظام منحوس پهلوی درباره قانون کاپیتولاسیون صورت گرفت؛ قانونی که برای مصونیت آمریکایی‌های حاضر در ایران وضع شد. آمریکای حاضر در ایران بیش از هفتاد هزار نفر بودند و بر سرنوشت ما مسلط بودند.
وی افزود: آمریکایی‌ها در شرایطی که آموزش و پرورش، ارتش، سیاست، نماینده‌های مجلس و وزارتخانههای ما را در اختیار داشتند، به این حد از اختیارات بسنده نکردند و قانونی تصویب کردند که اگر یک آشپز آمریکایی، یک ارتشبد ایرانی را زیر ماشین بگیرد یا به یکی از مقامات عالی کشور سیلی بزند، دادگاه‌های ایران حق محاکمه او را ندارند. امام خمینی (ره) این قضیه را افشا کردند و در سخنرانی خود گفتند: «قلبم در فشار است، خوابم نمی‌برد. ملت ایران را فروختند و ارتش ایران را فروختند». این سخنرانی نافذ و عجیب که جرقه‌ای مهم به وجود آورد، هم آبروی آمریکا را برد، هم ملت را بیدار کرد و هم دستگاه سلطنت به وحشت افتاد. بنابراین امام راحل را تحمل نکردند و او را تبعید کردند و امام خمینی (ره) ۱۳ سال در تبعیدگاه به سر بردند.
حجت الاسلام صدیقی گفت: در پی آن مجاهدت امام و در کنار سایر مجاهدت‌هایی که آرام آرام قطرات پاک آن به هم پیوست و به صورت دریا درآمد، انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب در چنین روزی جمعی از دانشجویان انقلابی و ولایی، لانه جاسوسی را که آن روز سفارت آمریکا گفته می‌شد، تسخیر کردند. امام خمینی (ره) از این تسخیر به عنوان انقلاب یاد کردند. انقلاب بزرگی بود چرا که بعد از تسخیر سفارتخانه و بررسی مدارک و اسنادی که آنجا بود معلوم شد که آنجا سفارتخانه نیست، بلکه لانه جاسوسی است که آمریکایی‌ها در آن، چه توطئه‌ها و نقشههای شومی علیه ایران در برنامه‌های خود تدارک دیده بودند.
وی افزود: این خیانت آمریکا در سه مرحله، برای ملت ایران فراموش نشدنی و برای جوانان ما منشا برائت بیشتر و خودسازی در جهت مقابله با جریان استکبار آمریکایی بوده است. نکته مهم آن است که چرا مردم ایران تا این حد از آمریکا نفرت دارند. چرا فرهنگ ایرانی امروز و شعار و گفتمان مردمی ایران امروز، «مرگ بر آمریکا» است؟ آمریکایی‌ها در این ایام این طور القا می‌کنند که علت مخالفت آمریکا با ایران، همین مسئله تسخیر لانه جاسوسی بوده است و ادعا می‌کنند که این «مرگ بر آمریکا» که ایرانی‌ها می‌گویند را مقابله به مثل می‌کنند، اما این از دروغ‌های بسیار بزرگ است.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: همان طور که رهبر فرزانه انقلاب بارها، ریشه‌های تضاد آمریکا با ایران را در تاریخ روشن کرده‌اند؛ آمریکایی‌ها به جامعه جهانی خیانت‌های بسیاری کرده‌اند، در جنگ جهانی دوم از سلاح اتمی استفاده کردند و به کشورهای بسیاری حمله کردند، بیش از ۶۰ کودتا در کارنامه ننگین آمریکا به ثبت رسیده که گاهی مستقیم و گاهی غیرمستقیم در آنها دخالت داشته است.
وی ادامه داد: آمریکا در دوره زندگی ننگین خود، غارتگر، متجاوز، خون‌خوار بوده است و حقوق ملت‌ها و مردم را زیر پا گذاشته است. اما درباره ایران، آمریکایی‌ها کودتای ۲۸ مرداد را رقم زدند؛ علیرغم آنکه دولت آن روز و نخست‌وزیر آن دوران، «مصدق» حجت‌الاسلام نبود و دایعه اسلام‌خواهی نداشت، اما همین که نفت را از چنگال انگلیس‌ها بیرون آورد، آمریکا، نخست‌وزیر و دولتی که به او خوش‌بین بود را تحمل نکرد و یک دولت قانونی را سرنگون کرد و تا آخر در تبعید نگه داشت. عده‌ای را از بین برد و یک فرد نالایق و مطیع را به عنوان شاه روی کار آورد و دستگاه سلطنت را به ایران تحمیل کرد.
وی افزود: این تبعید، متعاقب جهاد تبیین حضرت امام در برابر ذلت‌پذیری نظام منحوس پهلوی درباره قانون کاپیتولاسیون صورت گرفت؛ قانونی که برای مصونیت آمریکایی‌های حاضر در ایران وضع شد. آمریکای حاضر در ایران بیش از هفتادهزار بودند و بر سرنوشت ما مسلط بودند. آمریکایی‌ها در شرایطی که آموزش و پرورش، ارتش، سیاست، نماینده‌های مجلس و وزارتخانههای ما در اختیار داشتند، به این حد از اختیارات بسنده نکردند و قانونی تصویب کردند که اگر یک آشپز آمریکایی یک ارتشبد ایرانی زیر ماشین بگیرد یا به یکی از مقامات عالی کشور سیلی بزند، دادگاه‌های ایران حق محاکمه او را ندارند.
حجت الاسلام صدیقی گفت: امام خمینی این قضیه را افشا کردند و در سخنرانی خود گفتند: «قلبم در فشار است، خوابم نمی‌برد. ملت ایران را فروختند و ارتش ایران را فروختند». این سخنرانی نافذ و عجیب که جرقه‌ای مهم به وجود آورد هم آبروی آمریکا را برد، هم ملت را بیدار کرد و هم دستگاه سلطنت به وحشت افتاد. بنابراین امام را تحمل نکردند و او را تبعید کردند و امام خمینی ۱۳ سال در تبعیدگاه به سر بردند. در پی آن مجاهدت امام و در کنار سایر مجاهدت‌هایی که آرام آرام قطرات پاک آن به هم پیوست و به صورت دریا درآمد، انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب در چنین روزی جمعی از دانشجویان انقلابی و ولایی، لانه جاسوسی را که آن روز سفارت آمریکا گفته می‌شد، تسخیر کردند.
وی ادامه داد: امام خمینی از این تسخیر به عنوان انقلاب یاد کردند. انقلاب بزرگی بود؛ چراکه بعد از تسخیر سفارتخانه و بررسی مدارک و اسنادی که آنجا بود معلوم شد که آنجا سفارتخانه نیست؛ بلکه لانه جاسوسی است که آمریکایی‌ها در آن، چه توطئه‌ها و نقشههای شومی علیه ایران در برنامه‌های خود تدارک دیده بودند.
وی افزود: این خیانت آمریکا در سه مرحله برای ملت ایران فراموش نشدنی و برای جوانان ما منشا برائت بیشتر و خودسازی در جهت مقابل با جریان استکبار آمریکایی است. نکته مهم آن است که چرا مردم ایران تا این حد از آمریکا نفرت دارند؛ چرا فرهنگ ایرانی امروز، شعار و گفتمان مردمی ایران امروز، «مرگ بر آمریکا» است؟ آمریکایی‌ها در این ایام اینطور القا می‌کنند که علت مخالفت آمریکا با ایران، همین مسئله تسخیر لانه جاسوسی بوده است و ادعا می‌کنند که این «مرگ بر آمریکا» که ایرانی‌ها می‌گویند را مقابله به مثل می‌کنند؛ اما این از دروغ‌های بسیار بزرگ است.
خطیب نماز جمعه این هفته تهران در پایان گفت: آمریکا در دوره زندگی ننگین خود، غارتگر، متجاوز، خون‌خوار بوده است و حقوق ملت‌ها و مردم را زیر پا گذاشته است. اما درباره ایران، آمریکایی‌ها کودتای ۲۸ مرداد را رقم زدند؛ علیرغم آنکه دولت آن روز و نخست‌وزیر آن دوران، «مصدق» حجت‌الاسلام نبود و دایعه اسلام‌خواهی نداشت؛ اما همین که نفت را از چنگال انگلیس‌ها بیرون آورد، آمریکا، نخست‌وزیر و دولتی که به او خوش‌بین بود را تحمل نکرد و یک دولت قانونی را سرنگون کرد و تا آخر در تبعید نگه داشت. عده‌ای را از بین برد و یک فرد نالایق و مطیع را به عنوان شاه روی کار آورد و دستگاه سلطنت را به ایران تحمیل کرد.
