به گزارش خبررسا، در ابتدای دومین جلسه رسیدگی به پرونده فروش آزاد گوشت های برزیلی، قاضی صلواتی از متهم ردیف دوم خواست که در جایگاه قرار بگیرد و خود را معرفی کند.
متهم ردیف دوم گفت: بنده علیرضا جهیزی فرزند احمد، متولد ۱۳۵۲، دارای مدرک لیسانس، فاقد سابقه کیفری، متاهل و رئیس اداره تنظیم بازار اداره جهاد هستم.
قاضی صلواتی با قرائت اتهامات او، از وی خواست که دفاعیات خود را مطرح کند.
متهم جهیزی گفت: بنده میخواستم خودم را بهتر معرفی کنم اما شاید وقت دادگاه این اجازه را نمیدهد.
قاضی صلواتی گفت: دادگاه وقت دارد اما در ابتدا باید مشخصات شناسنامهای خود را بیان میکردید.
پایبند به این نظام بودم که بیست سال در روستاها خدمت رسانی کردم
این متهم گفت: بنده در سال ۱۳۵۲ در خانوادهای مذهبی در جنوب شهر تهران به دنیا آمدم و با تاکید پدر و تشویق مادر با قرآن انس گرفتم. بنده پس از اخذ مدرک تحصیلی و اعزام به سربازی به ادامه تحصیل در رشته کشاورزی پرداختم و در سال ۷۹ در جهاد کشاورزی استخدام شدم.
وی با اشاره به برخی فعالیتها و اقدامات خود در طول بیست سال خدمت گفت: امروز که در محضر دادگاه متهم به اخلال در نظام اقتصادی شدهام باید بگویم بنده پایبند به این نظام بودم که بیست سال در روستاها خدمت رسانی کردم. بنده همواره مورد تشویق مدیران، استانداران و وزرا بودهام.
همکاری دورادور با اداره تنظیم بازار حتی برای تامین میوه شب عید داشتهام
متهم ردیف دوم با بیان اینکه بنده قصد مظلوم نمایی ندارم، اظهار داشت: اگر میخواهیم حکمی صادر کنیم به سوابق افراد هم توجه داشته باشیم، هرشخصی مرتکب اشتباه میشود ولی این اشتباه نباید گذشته او را تحت تاثیر قرار دهد.
وی با بیان اینکه بنده همکاری دورادور با اداره تنظیم بازار حتی برای تامین میوه شب عید داشتهام، تصریح کرد: به عنوان یک جوان ایرانی که بیست سال در این نظام مقدس فعالیت کردهام از آن مقام محترم تقاضا دارم که با توجه بیشتری به دادرسی این جانب رسیدگی کنند.
در جلسات استانداری میگفتیم مشکلاتی وجود دارد اما کسی حرف ما را گوش نمیکرد
این متهم با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) گفت: حضرت میفرمایند هنگامی مسلمانی، شخصی را به چیزی که در او نیست متهم کند ایمان در قلب او ذوب میشود، اما برادران یوسف او را به قعر چاه انداختند و خداوند یوسف را محافظت کرد.
وی در دفاع از موارد اتهامی علیه خود گفت: بنده هرکاری که انجام دادهام بر اساس مستندات بوده است.
متهم جهیزی با اشاره به فعالیت یک سال اخیر خود در بخش مدیریت توسعه بازرگانی گفت: از زمانی که برنامه توزیع گوشت قرمز شروع شد در ابتدا مشکلی نبود و شرکتهای تعاونی مصرف، تعاونی محلی، تعاونی عشایری و روستایی، سازمان میادین و فروشگاههای زنجیرهای طبق دستورالعملی که وجود داشت گوشت را تحویل میگرفتند.
متهم ردیف دوم این پرونده خاطرنشان کرد: از زمانی که برنامه شروع شد کار ما سختتر شد. ما در جلسات استانداری شرکت میکردیم و میگفتیم چنین مشکلاتی وجود دارد اما کسی حرف ما را گوش نمیکرد.
بیشترین متقاضی گوشت منجمد گوساله، کبابیها بودند
متهم جهیزی با بیان اینکه بیشترین متقاضی گوشت منجمد گوساله، کبابیها بودند، اظهار داشت: ما در بازدیدهایی که در سطح تهران داشتیم افراد و پیرمردان و زنان را میدیدیم که در صف میایستند اما برای خیلی از اینها دکان بقالی ایجاد شده بود که این گوشتها را میخریدند و سپس میفروختند. که این موضوع بیشتر در تهران وجود داشت و نه در شانزده شهرستان دیگر.
وی تاکید کرد: بنده بازدیدهای مختلفی می رفتم مخصوصا در افق کوروش که ما بازدید می رفتیم و می دیدم که گوشت ها را زیر بستنی قایم کرده اند.
این متهم با بیان اینکه این موارد را بیان میکردیم، گفت: همه چشمپوشی میکردند. ما بازدیدهای شبانهروزی داشتیم. من دائما با معاون دادستان بیرون بودم و میگفتم اگر میخواهید جایی برای بازدید بروید به آوای پایتخت مراجعه کنید و زمانی که بنده و تعزیرات و صنعت و معدن آن را پیگیری کردیم به ما گفتند شما چرا ورود کردید؟
همه اقداماتم با دستور مافوق صورت گرفته است
در ادامه متهم جهیزی با بیان اینکه بنده قربانی یک داستان شدهام، گفت: شرکت کوشا ستاره ایرانیان کاری که دلش میخواست انجام میداد و کسی مانع او نمیشد من همواره سرک میکشیدم اطلاع پیدا کنم که شرکت چه کار میکند. به همین دلیل تصمیم گرفتند برای من پاپوش درست کنند.
متهم افزود: شرکت کوشا ستاره ایرانیان مقدار ۱۰۰ تن گوشت قرمز سهمیه گرفت تا توزیع کند.
وی افزود بار دیگر تاکید میکنم که همه اقداماتی که انجام شده توسط من با دستور مافوق صورت گرفته است.
رشوه نگرفتم، وام گرفتم
قاضی صلواتی در ادامه خواست تا در مورد گوشتی که به آقای مروت علی عزیزی خارج از ضوابط داده شده است توضیح دهد.
سلامتی از متهم پرسید از آقای عزیزی چه مبلغی رشوه دریافت کردید طبق اسناد موجود شما مبلغ هفت و نیم میلیون تومان از وی دریافت کردید.
متهم مدعی شد که رشوه دریافت نکرده است.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت شما مدعی هستید که دلسوز مردم بودید پس چرا خارج از ضوابط گوشت فروشگاه گرفتید؟ رئیس اداره بودید که مبلغ ۸ میلیون تومان رشوه گرفتید توضیح دهید از مرتضی عسکری چقدر گرفتید؟
جهیزی در پاسخ گفت: من من رشوه نگرفتم بلکه از او وام گرفتم.
در فضای مجازی با کانال ضدانقلاب من و تو ارتباط دارید
قاضی صلواتی از متهم پرسید: با چه قانونی شما از ارباب رجوع خود وام گرفتهاید مگر ارباب رجوع شما بانک بوده است؟
متهم در پاسخ گفت: در آغاز کار مقداری لوازم گرفتم با توجه به قیمت بالای آن مجبورم شدم بخشی از آن وام باشد.
قاضی صلواتی به متهم گفت: شما به عنوان رئیس اداره چه حقی داشتید از ارباب رجوع خود وام بگیرید؟
متهم در ادامه گفت: من سه میلیون تومان دریافت میکردم هزینه شهریه مدرسه فرزندان بیش از ۲۰ میلیون تومان بود برای همین مجبور شدم وام بگیرم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: خیلیها شبیه شما حقوق میگیرند اما با عزت زندگی میکنند و اهل رشوه گرفتن از این و آن نیستند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت این جای خوشحالی است که شما در دادگاه میگویید طرفدار ولایت انقلاب و نظام هستید و در فضای مجازی با کانال ضدانقلاب من و تو ارتباط دارید.
کتاب ضدانقلاب که نویسنده آن بهایی است را ترویج میکنید
رئیس دادگاه در این هنگام خطاب به متهم جهیزی گفت: شما گفتید به نظام پایبند و تابع ولایت هستید اما در فضای مجازی با کانال ضدانقلابی من و تو ارتباط دارید و علیه نظام سیاه نمایی میکنید و درباره وضعیت معیشتی مردم مطالبی میفرستید که جای سوال است. همچنین کتاب ضدانقلاب که نویسنده آن بهایی است را ترویج میکنید که در آن کتاب به حضرت امام و شیعیان اهانت میشود.
متهم جهیزی گفت: این بحث ارتباطی به موضوع ندارد.
قاضی صلواتی گفت: بله اما نگویید پایبند به نظام هستم.
متهم جهیزی گفت: هر روز هزاران مطلب فرستاده میشود همه هم میبینند و اطلاع دارند. روزی در خیابان برف آمده بود و پرسنل نیروی انتظامی خیابان را پارو میکردند پسرم گفت برخی در این شبکهها کشور را تخریب میکنند ما از تلاش این ماموران فیلم بگیریم و بفرستیم تا بگوییم چه کارهایی انجام میشود؟ همچین چیزی بوده است.
وی تاکید کرد: مگر همه چیز باید سیاه نمایی باشد؟ آدم گاهی چیزی میفرستد که طرف مقابل را بکوبد. مگر من از صف گوشت فیلم گرفتهام؟
قاضی صلواتی گفت: شما از وضع معیشتی مردم مطلب فرستادهاید. البته این موضوع ربطی به اتهام شما ندارد فقط خواستم توضیح بدهید.
اگر تخلفی صورت گرفته توسط من بوده و ربطی به بنیاد مستضعفان ندارد
در این هنگام حسینی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: بخشی از اظهارات ایشان ارتباطی به اتهامات او نداشت. دوتا از وامها را ایشان امضا کردند. آقای عسکری هم اظهاراتی دارند که بعد از فروش گوشت سهمی را به ایشان میدادند و پرداخت این وجوه مورد اقرار جهیزی هم هست. بحث رشوه هم میماند که ما این بخش را تفکیک کردیم.
در این لحظه متهم عسکری به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و پس از معرفی خود در دفاع از موارد اتهامی اظهار داشت: بنده الان بازنشسته هستم اما پیش از این در بنیاد مستضعفان بودهام. باید این را بگویم که آن نهاد یک نهاد مقدس است و اگر تخلفی صورت گرفته توسط من بوده و ربطی به نهاد مقدس بنیاد ندارد.
متهم عسکری تصریح کرد: بنده بعد از آزادیام در مراسم تشییع ۱۴۰ شهید حضور یافتم و حتی از من مصاحبه هم گرفتند.
تفاوت قیمت مرغ در بازار آزاد و داخل فروشگاه ۲۰۰ تومان است
وی با بیان اینکه درخواست یک حواله دهها مرحله دارد، گفت: یک ساختمان قدیمی بنیاد وجود داشت که دو نفر از کارکنان آن در حال بازنشستگی بودند و آب و برق آن هم در حال قطع شدن بود. من نیز با ال جی و سامسونگ و آقای فرش و برخی اقلام دولتی قرارداد بستم تا بتوانم گزارشی دهم.
این متهم با اشاره به درخواست دو ۵۰ تن کالا اظهار کرد: اینها امضای من نبوده و اقدامی برای آن نشده است. من امکان نگهداری هم نداشتم. گفته شد واردکننده گوشت یک سهمیه آزاد هم دارد که من این موضوع را پیگیری و با هیات مدیره هم مطرح کردم.
این متهم گفت: روز عروسی پسرم به من ۱۵ تن کالا تعلق گرفته است و از طرف سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیون به حساب شرکت کوشا ستاره واریز شد و ۱۸۰ میلیون سود این ۱۵ تن به حساب شخصی من واریز شد و گفتند ۱۲۰ میلیون از آن را برگردانیده و ۶۰ تومان آن را نگه دارید که من قبول نکردم و آنها گفتند ۸۰ تومان از آن را برای خود نگه دارید.
وی با بیان اینکه بنده قصد و نیت ارتکاب به جرم نداشتم در پاسخ به سوال قاضی درمورد ۳۰ تن مرغ منجمد گفت: تفاوت قیمت مرغ در بازار آزاد و داخل فروشگاه ۲۰۰ تومان است. اکثر این مرغ ها توزیع شده است.
نهایتا ۷ یا ۸ تن گوشت آزاد فروخته شد
متهم در پاسخ به سوال قاضی که از او پرسید چندتن از آن آزاد فروخته شد و قضیه شرکت زرین جام چه بوده است؟، گفت: نهایتا ۷ یا ۸ تن از آن میزان آزاد فروخته شد. شرکت زرین جام هم برای گوشت مشکل داشت و میگفت نمیتوانیم کالا را از بندر خارج کنیم. آقای جهیزی و خلیلی هم میگویند جلسه بگذارید.
قاضی صلواتی گفت: آقای خلیلی از شما میخواسته مبالغی را به آقای جهیزی بدهید؟
متهم عسکری گفت: خیر گفتند مقداری از این پول را به جهیزی بدهید که من قبول نکردم و همه را به حساب تعاونی ریختم.
رئیس دادگاه گفت: ۶ یا هفت مرحله حواله صادر شده که در هر مرحله ۱۰ تا ۱۵ درصد آن در بازار آزاد فروخته شده است.
متهم عسکری گفت: بله این اعتراف بنده است. این را به چلوکبابیها میدادیم.
نماینده دادستان در این هنگام در جایگاه قرار گرفت و گفت: این متهم در دادسرا نیز صداقت در گفتار داشته است. بهترین دفاع نیز بیان حقیقت است، چون قانون هم آن را از موارد تخفیف در مجازات میداند.
برای عمل مجرمانه سوءنیت نداشتم
در این هنگام متهم علی سعیدی در جایگاه قرار گرفت و خود را معرفی کرد و در پاسخ به سوال قاضی گفت: بنده نسبتی با آقای خلیلی ندارم.
قاضی صلواتی گفت: شما نام مستعار دارید و شما را به نام حسینی میشناسند.
متهم سعیدی گفت: نجات در راستی است و من از روز اول که بازداشت شدم همکاری داشتم و برای عمل مجرمانه نیز سوءنیت نداشتم.
وی با اشاره به بخشی از کیفرخواست صادره گفت: در کیفرخواست به حوالههای صوری و جعلی اشاره شده است اما بنده از این حوالهها اطلاعی نداشتم و بعد مطلع شدم. بنده مشارکتی در این امر نداشتم.
وی با اشاره به بخش دیگری از کیفرخواست گفت: گفته شده بنده ۳۵ تن بار از عسکری خریدهام. اما وقتی درخواستی داده میشود بعد از اینکه هویت مشخص شد پیش فاکتور صادر میشود. اما یک درخواست را شرکت کوشا ستاره به آقای خلیلی داده بود.
قاضی صلواتی گغت: مدیر این شرکت پسرعمه شماست؟
متهم گفت: بله
حدود ۷۰ یا ۸۰ میلیون سود بردم
سعیدی ادامه داد: آقای عسکری زمانی به من زنگ زد و گفت که آقای جهیزی از طرف آقای خلیلی درخواست ۱۰۰ میلیون تومان پول کرده است من به خلیلی زنگ زدم و گفتم به اسم شما چنین پولی رد و بدل میشود که گفت این پول را ندهید.
وی در پاسخ به سوال قاضی که پرسیده بود از محمولهها چقدر سود بردید گفت: حدود ۷۰ یا ۸۰ میلیون سود بردم.
متهم سعیدی گفت: آقای عسکری میگوید امضای ۳۵ تن را اطلاعی ندارم، که رییسم امضا کرده است اما اینها در مجموعه تعاونی بنیاد بوده است. آقای جهیزی هم میگوید قربانی شدهام، پس من اسم خودم را چه بگذارم؟ بنده عسکری را در زندان دیدم، رنجبر را تا دیروز ندیده بودم.