معنای شفافیت
معنای شفافیت این است که «مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را بهطور واضح در اختیار مردم قرار بدهد.»(۲) البته این شفافیت یک معنای غلطی هم از آن برداشت میشود بهطوری که به بهانهی شفافیت، مسائلی را به اشخاص نسبت دهند که هنوز ثابت نشده است، «اینکه ما بیاییم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهایی را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامی که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم.»(۳) عمدهی این تهمتها و نسبتهای ناروا، کار رسانههای دشمن است، دشمن هیچگاه در پی بازگو کردن حقایق نبوده و اساساً این دشمن است که با شفافسازی مشکل دارد. «دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند.» (۴)
سرچشمهی این دستور شفافیت از اسلام است. کسانی که ادعا میکنند ما هرچه حرف خوب است از غربیها یاد گرفتهایم، اینها قرآن و معارف اسلامی را مطالعه نکردهاند.(۵) امیرالمؤمنین به فرماندار خود -مالک اشتر- چنین دستور میدهد که «هرگاه رعیّت گمان ستمى بر تو ببرد آشکارا عذرت را به آنان ارائه کن، و به اظهار عذر، گمانهاى آنان را از خود بگردان.»(۶) این دستور عام و فراگیر است که حضرت در جایی دیگر قیدی برای آن بیان میکنند و در نامه به امیران سپاه خود میگویند که «حق شما بر من این است که امری را از شما پنهان ندارم مگر مواردی که مربوط به اسرار جنگ است.»(۷) اگر مسائل نظامی در ملأ عام گفته شود، دشمن نیز از آن مطلع میشود و در آن صورت بر ضد اسلام استفاده خواهد کرد. در ادامه، نمونهای از عرصههایی که رهبر انقلاب اسلامی نسبت به شفافسازی دستور دادند را مرور میکنیم.
بیان شفاف مواضع سیاسی مهمترین رویکردی است که انقلاب اسلامی بدان عامل است و مسئولان باید مواضع انقلاب را شفاف بگویند. امام خمینی (رحمهالله) در حرکت خود با هیچکس رودربایستی نداشت و صریح و شفاف موضع خود را اعلام میکرد. امام گفت سلطنت موروثی باید برود؛ حرف خود را صریح میگفت. «اصول انقلاب، مبانی انقلاب، ارزشهای انقلاب، بهشکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد. همچنانکه امام بزرگوار اینجور بود؛ امام از اوّلِ شروع نهضت، همهی حرف خود را صریح، بدون ابهام بیان کرد.»(۸) «در مقابل مخالفان، در مقابل دوستان، در مقابل دشمنان، مواضع جمهوری اسلامی باید مواضع شفّافی باشد.»(۹) نهتنها در بیان مواضع باید شفاف بود بلکه در مواردی که باعث پدیداری شک و شبهه میشود باید در مرزبندی با دشمنان دین و انقلاب نیز شفاف بود. «اسلام مىگوید با دشمنانِ متعرض بایستى با قدرت برخورد کرد؛ باید مرزبندى روشن و شفاف با آنها به وجود آورد.»(۱۰) «اگر کسى مرزبندى شفاف نمىکند، قدرِ خودش را کاهش مىدهد؛ اگر گرایش پیدا مىکند، از دائره خارج مىشود.»(۱۱)
شفافیت در ارتباط با مردم
اگر در اموری که به زندگی مردم مربوط میشود شفافیت از سوی دولتمردان صورت پذیرد، جلوی بسیاری از بدگمانیها و اختلافها را خواهد گرفت. شفافیت، اعتماد مردم به حکومت را افزایش میدهد. در این رویکرد مردم جدای از حکومت نیستند؛ همهچیز با آنها در میان گذاشته خواهد شد؛ «هم به مردم اطّلاعرسانى کنید، خبر دهید و پیشرفتها را بگویید؛ هم اگر واقعاً موانعى وجود دارد، آنها را هم شفّاف با مردم در میان بگذارید.»(۱۲) مردم باید بدانند مشکلات کشور چیست که در این صورت بتوانند در حل مشکلات به دولت کمک کنند؛ «با مردم حرف بزنید، مسائل را به مردم بگویید، بگویید که دشمن میخواهد از رخنهی اقتصادی استفاده کند، بگویید البته ما مشکلات اقتصادیای داریم، دشمن میخواهد از این استفاده کند، ما نخواهیم گذاشت و به کمک شما احتیاج داریم.» (۱۳)
شفافیت در اقتصاد
با توجه به اینکه در مسائل اقتصادی، کشور درگیر یک جنگ اقتصادی است و بدین ترتیب مسئلهی اقتصاد، اولویت درجهی یک کشور محسوب میشود، «شفافیت» نقش بیبدیلی ایفا میکند. یکی از مراحل این است که فضای اقتصاد کشور برای حضور مردم شفاف باشد. در واقع مسیر اقتصادی کشور اگر بخواهد متکی به دولت باشد، رسیدن به نتایج بسیار زمانبر خواهد بود. سیاستهای اصل ۴۴ برای استفاده از همین کمک مردمی تدوین شد که لازمهی آن، تهیهی سازوکار مشخص و شفاف برای استفاده از ابتکار و فکر و نیروی مردم خواهد بود.(۱۴) مسئلهی شفافیت اقتصاد کشور در سیاستهای کلی امنیت اقتصادی(۱۵)، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی(۱۶) و سیاستهای کلی برنامهی ششم توسعه(۱۷) نیز آمده است. مسئلهی حمایت از تولید و سرمایهگذار یکی از مؤلفههایی است که راهحل مشکلات اقتصادی کشور است. در همین راستا «ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی»(۱۸) باید رعایت شود؛ «مقررات را بایستى شفاف کرد که جاى توجیه و تبدیل و تعبیر و تأویل نباشد. راههاى تقلب بسته بشود، جلوى کسانى که اهل سوءاستفاده از ظواهر قوانین هستند، گرفته شود.» (۱۹)
روی دیگر فعالیت اقتصادی، جلوگیری از مفاسد اقتصادی است. اگر اطلاعات اقتصادی کشور شفاف باشد، فرصت سوءاستفادهها بسته خواهد شد. «اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادى کشور مثل یک خانهى بى درودروازهاى بود که هر که خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسانِ نجیبِ شایستهى متینى که مىخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمىآید. شفافسازى، شرط اصلى این فسادستیزى است؛ باید شفافسازى بشود.»(۲۰) «بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصتهای سرمایهگذاری کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفادههای ویژهخوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژهخواریهای عجیبی میشود که گاهی ثروتهای بادآوردهی یکشبه را برای افرادی که سوءاستفادهچی هستند، فراهم میکند؛ بهخاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پایین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهایی که مطلعند، سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفافسازی اطلاعات صورت بگیرد.» (۲۱)
مرحلهی بعدیِ فسادستیزی، شفافیت در برخورد با مفسدان است. «واقعاً با فساد مبارزه بشود… ما باید برخورد کنیم بعد برخورد را به مردم بگوییم، یک نفر فاسد را پیدا کنیم یا یک گروه فاسد را پیدا کنیم، برخورد قانونی قوی رضایتبخش بکنیم، بعد همین را به اطلاع مردم برسانیم، بگوییم این کار اتفاق افتاد؛ این خوب است.» (۲۲)
نتیجه
بنابراین شفافیت مسئولان در نظام اسلامی از مسائل ضروری است که اسلام دستور داده است و محدودهی آن نیز به غیر موارد نظامی و امنیتی، شامل همهی مسائل مرتبط با مردم میشود. این مسئله که بیانگر جایگاه مردم در نظام اسلامی و نوع رابطهی مسئولان با مردم است، مطالبهی رهبر انقلاب اسلامی از مسئولان قوا و دیگر کارگزاران نظام است تا از این رهگذر بتوان به یکی از ابعاد الگوی شایستهی دولت اسلامی دست یافت.