به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبررسا، سفر به کشوری که به تازگی طعم انقلاب را چشیده است و هنوز هم آثار آن را از عکسهای رهبر انقلابشان روی در و دیوارها و لباسها و کلاهها میتوان دید، برای ما که در قالب تیم سواد رسانهای عازم این کشور شدهایم پر است از سوژه و سوال.
دغدغه ما در راستای تاثیرات شبکههای اجتماعی بر رفتار و کنشهای مردم، قطعا ما را به سمت سوال درباره نقش اینگونه از رسانهها در شکلگیری و پیروزی انقلاب ارمنستان به رهبری پاشینیان سوق میدهد. البته تصور ذهنی ما بر تاثیر و نقشآفرینی جدی رسانههای نوین و فیسبوک به عنوان شبکه اجتماعی غالب و اول در ارمنستان بود اما رایزن فرهنگی ایران میگوید تمام انقلاب ارمنستان مدیون بلندگوی دستی آقای پاشینیان است؛ بلندگویی شبیه بلندگوی سبزیفروشهای خودمان!
او با یک بلندگو در خیابانها از فاصله شهرهای «گیومری» تا ایروان را پیاده راه رفته و مردم را نسبت به مسائل آگاه کرده و از همین طریق سیلی از جمعیت را با خود همراه و وارد ایروان کرده است.
نخست وزیر ۴۳ ساله ارمنستان خبرنگار بوده و سابقه مخالفت با حکومت سرژ سرکیسیان از طریق نشریات دانشجویی را در کارنامه خود داشته است.
آقای نخست وزیر که حالا با کلاه لبهدار و لباسهای راحتی که به تن دارد، در ذهنها نقش بسته است، در سال ۱۹۹۵ زمانی که قرار بود در امتحانات سال پنجم دانشگاه رشته خبرنگاری شرکت کند بخاطر آنچه «غیبت زیاد» عنوان شده، اجازه شرکت در این امتحانات را پیدا نکرده و این در حالی است که بسیاری بر این باورند که دلیل اصلی این امر، انتشار مقالهای به قلم او علیه فساد اداری موجود در ساختار آموزشی کشور بوده است.
مسئولان شبکه یک تلویزیون ارمنستان که تنها شبکه دولتی در این کشور است، بر این باورند که شبکههای اجتماعی به پاشینیان برای ادامه حرکت اعتراضگونهاش کمک کردهاند و از فیسبوک به عنوان بمب اتم ارمنستان یاد میکنند.
آنها از اینکه وزیرانشان در حال حاضر فالوئرهای آنها هستند و از باز شدن فضای موجود، ابرار خرسندی میکنند. البته در عین حال بر این باورند که این ارتباط مستقیم و مستمر مسئولان و نخست وزیر ارمنستان با مردم، کار را برای رسانهها متفاوت کرده است و آنها در تلاش برای دستیابی به استراتژی رسانهای موثری هستند تا بتوانند مخاطبانشان را حفظ کنند.
سنجش نیاز رسانهای فعلی مخاطبان که حالا دیگر ذائقه رسانهایشان نیز تغییر کرده و طعم ارتباط بدون واسطه بین خود و مسئولان را چشیدهاند، یکی از بزرگترین دغدغههای رسانههای حال حاضر ارمنستان است. آنها بر این باورند زمانی که رویه اطلاعرسانی از رسانهها به عنوان واسط بین مردم و مسئولان، به رویه اطلاعرسانی مستقیم تبدیل میشود، این تنها یک استراتژی مبتنی بر امور مغفول واقعشده برای مخاطبان است که میتواند بقای رسانهای را به همراه داشته باشد.
به نقل از ایسنا، البته از آنها درباره فضای ذهنیشان درباره رسانههای ایران نیز سوال کردم که گفتند تعاملات رسانهای ایران و ارمنستان چندان زیاد نبوده و با توجه به تفاوتهای فرهنگی و زبانی برای این ارتباط، آینده دقیقی نمیتوان متصور بود.